پارت شصت و سوم

زمان ارسال : ۲۷۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

دوهفته‌ای از به اتمام رسیدن امتحانات می‌گذشت و بیشتر کارهای چیدمان خانه را انجام داده بودم. تا عروسی هم هنوز یک ماه دیگر زمان باقی بود و برای اتمام کارهای ناتماممان کفایت می‌کرد. سعی کرده بودم این روزها را بیشتر در شرکت بگذرانم و کارهای عقب افتاده‌ام را سر و سامانی بدهم. خصوصا که بعد از پروژه‌ی آرایشگاه خانم شهسواری، آقای امیری حساب بیشتری روی من باز می‌کرد و نمی‌خواستم با مرخصی‌ه

1469
475,554 تعداد بازدید
2,219 تعداد نظر
239 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • زهرا

    ۲۵ ساله 20

    آوا به عنوان یک دختر۲۲ ساله،چقدر پخته ست :)))))))

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    🌺🌺🌺

    ۹ ماه پیش
  • Lida

    10

    تا به اینجای رمان در یک کلام عااااالی بود. ممنون نویسنده جون.🥰🥰

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    به مهر خوندید عزیزم.😊😊

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید